محل تبلیغات شما

پیش استا سالار برا ی نانوایی کارگری کردم ک گفتم زیر خونه خالی شده بود اینم شاید بخاطر ساختمون سازی درب و داغون این روزاست. اوستا میگ میخاستم حموم و دستشویی را سرامیک کاری کنم ک دیدم زیر حمام کلا مثل یک چاه هست و خالی شده خدا رحم کرده زود فهمیدن. حالا ی سوراخ از بالای سرداب سمت جاده کرده بودن و ما باید گل و آهک را قاطی میکردیم و از سوراخ میریختیم داخل. تا تموم بشه بعد بیام داخل و هر چه داخل چاه نرفته آب روش میکردیم کمی ک گرد وخاکش گرفته بشه در حالی ک ماسک زده بودیم.(البته اولین بار بدون ماسک کار کردم خیلی اذیت شدم اومدم ب بنا و صاحبکارگفتم دوتا ماسک داد) کمی نوبتی میریختیم و سریع میرفتیم بالا تو هوای آزاد. 10دقیقه ای استراحت دوباره کار ک تموم شد باز اوستا خاکهای سر چاه را گفت پخش ک زیر دیوار ک خالی تره اب گرفت کمییی رو گل واهک ها.وسط کار داستان سالار برام میگفت ک در پست بعدی بهتون میگم.

سالار میگفت خیلی احتیاط کن ب بدنت فشار نیار کار هر روز را به اندازه بکن. این کار 5 دقیقه هست ولی اگ تموم بشه صابکار زورش میاد پول یک روز بهت بده. با وجود اینکه اروم کارکردیم باز ساعت 11.30 حدودا تموم شد. صبحانه ساندویج اورد هر نفر دوتا ساندویچ و ی نوشابه. هر روز سالار میگفت اینجور بوده ولی روزی ما اینطور بود ک 4تا اورده بود و فقط دوتاش ب ما داد. سالار روی زمین کثیف بیرون نانوایی نشسته بود و میخورد منم ک شلوار نو تنم بود سرپایی میخوردم و ب حرفهای سالار ک در مورد خرید گوشی و لپ تاپ بود گوش میدادم میگفت پدرم تازه میخاد بره دبیرستلن دو میلیون دادم براش گوشی لمسی و میخام لپ تاب هم براش بگیرم. گفتم خیلی مواظب باش ک فیلم مبتذل نگاه نکنه و بدراه نشه گفت من ک نمیتونم همش کنترلش کنم. گفتم این کار سالهای قبل بوده الان نمیشه. اگ میبینی نمیتونه خودشا کنترل کنه براش نباید بگیری چون الان جوونا فیلم مبتذل نگاه میکنن و تحریک میشن و چون نمیتونن بیرون با خودشونا تخلیه کنن دچار خودیی میشن ک گناه کبیره هس و هواقب بسیار خطرناکی داره. داستان اون دختر ک با لامپ خودیی میکرده و کارش ب اتاق عمل کشیده بش گفتم.

صبحانه تمدم شد. رفتیم واس حساب کتاب. صابکار گفت 4ساعت کار کردین 40هزارتومن. گفتم من ک نمیدونستم چندساعت کار هست. من میتونستم برم برا استامحمد. سالار گفت بیام برا تو. گفت میخاستی نیای

هوسبازی ک گرفتار شد.

فقر و فحشا و کنترل هوس

افسوس ک مردی و مردانگی افسانه شد

ک ,کار ,سالار ,گفتم ,ب ,یک ,ک در ,تموم بشه ,این کار ,تموم شد ,بود و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی حضرت رسول اکرم (ص) تسوج